خط اهن

/xatte~Ahan/

برابر پارسی: ( خط آهن ) راه آهن

معنی انگلیسی:
line, permanent way, rail, railroad, railway(truck)

لغت نامه دهخدا

( خط آهن ) خط آهن. [ خ َطْ طِ هََ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) راه آهن. مسیری فراهم آمده از دو خط ساخته شده از آهن که بموازات هم قرار دارند و بروی آن واگن حرکت می کند. رجوع به راه آهن در این لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

( خط آهن ) راه آهن مسیری فراهم آمده از دو خط ساخته شده از آهن که بموازات هم قرار دارند و بروی آن واگن حرکت می کند .

فرهنگستان زبان و ادب

خط آهن
{track} [حمل ونقل ریلی] مجموعه ای ثابت که بستر حرکت وسایل نقلیۀ ریلی است و بارهای وارده را تحمل می کند

مترادف ها

track (اسم)
راه، اثر، نشان، خط، باریکه، زنجیر، لبه، جاده، تسلسل، توالی، شیار، مسیر، رد پا، مسابقه دویدن، خط اهن، خط راه آهن

rail (اسم)
نرده، توبیخ، ریل خط آهن، خط اهن

railway (اسم)
خط اهن، راه اهن

فارسی به عربی

سخط , سکة الحدید , مسار

پیشنهاد کاربران

بپرس