خط افتادن: پیدا شدن خط یا خراش بر سطح چیزی ( دو سه جا روی بدنه ماشین خط افتاده بود ) به همین قیاس خط انداختن.
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
خط افتادن: [عامیانه، کنایه ] خراش افتادن .