خضوب
لغت نامه دهخدا
خضوب. [ خ ُ ] ( ع مص ) سبز شدن درخت . ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). || سبز شدن زمین. || سبز شدن شکوفه خرمابن. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ).
خضوب. [ خ ُ ] ( ع اِ ) ج ِ خضب. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید