خضرمه

لغت نامه دهخدا

خضرمه. [ خ َ رَ م َ ] ( ع مص ) بین بین گردانیدن. ( منتهی الارب ).

خضرمه. [ خ َ رَ م َ ] ( اِخ ) نام شهریست در یمامه و متعلق به بیعه. گویند: قصبه یمامه است. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس