خصوصیات

/xosusiyyAt/

برابر پارسی: ویژه

معنی انگلیسی:
particulars, specifications, genius, modality

لغت نامه دهخدا

خصوصیات. [ خ ُ صی یا ] ( اِ ) صفتهای مخصوص.( ناظم الاطباء ). این کلمه مستعمل فارسی زبانان است.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع خصوصیت صفتهای مخصوص ویژگیها .

مترادف ها

friendship (اسم)
اشنایی، محبت، مودت، رفاقت، خصوصیات، دوستی، تولی، مراوده

feature (اسم)
ترکیب، جنبه، خط، خاصیت، چهره، خصیصه، خصوصیات، طرح صورت، ریخت

particular (اسم)
فقره، خصوصیات

specifications (اسم)
مشخصات، خصوصیات

intimacy (اسم)
خودمانی، صمیمیت، خصوصیات، رابطه نامشروع جنسی، خصوصیت

peculiarity (اسم)
خاصیت، غرابت، خصوصیات، صفت عجیب و غریب، حالت ویژگی

particularity (اسم)
خودمانی، جزئیات، خصوصیات، دارای خصوصیات معینی، خصوصیات برجسته، بستگی ب عقاید خاصی، دقت زیاد

فارسی به عربی

معین

پیشنهاد کاربران

. .
خصوصیات
ریز و بم ( خصوصیات ظریف )
عقیدها
ویژگی ها

بپرس