خصماء

لغت نامه دهخدا

خصماء. [ خ ُ ص َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ خصیم. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) :
دهان گشاده ز سوفار تیر و از پیکان
بکینه بر خصماء تیز میکند دندان.
رفیعالدین لنبانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس