خصبه
لغت نامه دهخدا
خصبه. [ خ َ ب َ ] ( ع اِ ) واحد خصب یک خرمابن بسیاربار. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ).
خصبه. [ خ َ / خ ِ ب َ ] ( ع ص ) بسیارگیاه و فراخ سال. ( منتهی الارب ).
- ارضون خَصبَه ؛ زمینهای بسیارگیاه فراخ سال. ( ناظم الاطباء ).
- ارضون خِصبَه ؛ زمینهای بسیارگیاه فراخ سال. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید