خشیف

لغت نامه دهخدا

خشیف. [ خ َ ] ( ع ص ) رونده در زمین. || درآینده در چیزی. || ( اِ ) برف درشت و سخت. ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( ازاقرب الموارد ) ( از تاج العروس ). || یخ که از ناودان درآویزد. ( مهذب الاسماء ). || زعفران خشک. || شمشیر بران. ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ).

فرهنگ فارسی

رونده در زمین یا در آینده در چیزی

پیشنهاد کاربران

بپرس