خشیج

لغت نامه دهخدا

خشیج. [ خ َ ] ( ص ) نقیض. ضد. ( برهان قاطع ) ( از ناظم الاطباء ). || ( اِ ) مخفف آخشیج که بمعنی عنصر است. ( برهان قاطع ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نقیض ضد

فرهنگ معین

(خَ ) (اِ. ) نک آخشیج .

پیشنهاد کاربران

بپرس