خشکناب

لغت نامه دهخدا

خشکناب. [ خ ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان خانمرود بخش هریس شهرستان اهر، واقع در 7 هزارگزی جنوب خاوری هریس و 31 هزارگزی شوسه تبریز به اهر. این دهکده در جلگه واقع است با آب و هوای معتدل.آب آن از چشمه و محصول آن غلات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی فرش و گلیم بافی و راه آن ارابه رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

خشکناب. [ خ ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 31 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 3هزارگزی شوسه میانه تبریز. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای نواحی سردسیری. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جزئ دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در ۳۱ هزار گزی جنوب خاوری بستان آباد و ۳ هزار گزی شوسه میانه تبریز .

پیشنهاد کاربران

مفهوم نوو و با تبدیل لغت ناو/نوو به ناب، استدلال کردند که چون این اسامی به لغت ناب و آب ختم میشوند و آبریزهایی نیز در آن مناطق وجود دارد، پس همگی این لغات فارسی هستند و کلماتی مانند دمناب، دیزناب، ترناب
...
[مشاهده متن کامل]
و زیناب محصول همان دستکاری و تحریفات می باشند. در حالیکه لغاتی مانند قره، قیزیل، گئن ( گشاد، پهن ) ، چین ( مستقیم، راست ) ، جیغا ( نازک، باریک ) و… صفتهایی هستند که به لغت نوو افزوده شده اند. روستایی به نام خیشگه نو در هریس و روستای دیگری به همین در اوجان و دامنه کوه حیدربابا وجود دارد که خانواده محمدحسین شهریار اهل آن روستاست و خود استاد نیز سالهای کودکی را در خیشکه نو و دامنه حیدربابا سپری کرده است. تحریفگران این نام را نیز بصورت خشکناب درآورده اند و حالا فامیلی اکثر نزدیکان شهریار ( مانند برادرش سیدرضا ) خشکنابی است و حتی خود شهریار نیز در اشعارش فرم فارسیزه ی لغت خشکناب را بکار برده است. در حالیکه لغت خیشگه، هیشگه و ایشگه ( اسماعیل هادی، لغتنامه دیل - دنیز، ص 144 ) به معنی نازک و باریک است و خیشگه نو نیز با سایر اسامی مرتبط با لغت نوو همخوانی داشته و محتملا مانند لغت جیغانو به معنی ناودان باریک بوده است. . زین جناب. قیسناب. بیناب. میناب. سیناب. . . و هر کلمه ایی آخرش ناب ) نوو= ناودان باشد

دیزناب. دهستان مهرانرود جنوبی یکی از دهستان های استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان بستان آباد واقع شده است. این دهستان در سال ۱۳۶۶ خورشیدی تأسیس شده و جمعیت آن در سال ۱۳۸۵ خورشیدی بالغ بر ۴٬۶۶۱ نفر بوده است. [۱][۲]
نخجوان ( نخج وان ) وان مثل کندوان. لیقوان. مریوان. سرا وان . تایوان. نخجوان. ایروان ( ایری وان= باغ بزرگ ) . لیتوانی. شیروان. سیروان. چاوان. وان ( ترکیه ) . شیروان. سیروان. تنگوان ( لرستان ) . . . . آخر
...
[مشاهده متن کامل]
اسم مکان ها معمولا. وان. جان. غان. قان. گان. فان. ناب. نان. . . است. . قان= باغ. . . قانالیق= باغ انگور

خشکناب. زین جناب. قیسناب. بیناب. میناب. سیناب. . . و هر کلمه ایی آخرش ناب باشد. تورکی است.

بپرس