دیکشنری
مترجم
بپرس
خشکرودی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خشکرودی. [ خ ُ ] ( حامص مرکب ) عدم جریان رود. جاری نشدن رود. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها