خشک مزاج

لغت نامه دهخدا

خشک مزاج. [ خ ُ م ِ ] ( ص مرکب )سودائی مزاج. تندخو. سبک سر. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

سودائی مزاج تندخو

جدول کلمات

یبس

پیشنهاد کاربران

یبس
خشک مزاج =می تواند به معنی ( خسیس ، فرومایه ) باشد
هم خودخورندخویشتن از خشم من ازآنکه
بوالواسعان خشک مزا جان تر منند سنایی

بپرس