خشک شنجی. [ خ ُ ش َ ] ( حامص مرکب ) فالجی. بی حسی و بیحرکتی عضو. ( یادداشت بخط مؤلف ) : پیری و درازی و خشک شنجی گویی به گه آلوده لتره غنجی.منجیک.