دیکشنری
مترجم
بپرس
خشک شاخ
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خشک شاخ. [ خ ُ ] ( ص مرکب ) شاخه ٔخشک شده. ( یادداشت بخط مؤلف ). چون : درختی خشک شاخ.
فرهنگ فارسی
شاخه خشک شده چون درختی خشک شاخ .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها