خشک افزار. [ خ ُ اَ ] ( اِ مرکب ) نخود، ماش ، عدس ، باقلا و امثال آن را گویند. ( برهان قاطع ). || آن قسمت از توابین که خشک است چون فلفل و دارچین و زیره نه تر چون پیاز و سیر. افحاء. ( دستوراللغة ). خشک ابزار. خشک اوزار . || خاگینه. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) حبوب خشک خوردنی مانند نخود لوبیا عدس و غیره .