خشو

لغت نامه دهخدا

خشو. [ خ َش ْوْ ] ( ع اِ ) خرمای بد به کارنیامدنی. || ( مص ) خرمای بد بکارنیامدنی بار آوردن خرمابن.( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ).

خشو. [ خ ُ ش ُوو ] ( ع مص ) خرمای بد بکارنیامدنی بار آوردن خرمابن. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ).

خشو. [ خ ُ ] ( اِ ) مادر شوی.( از شرفنامه منیری ). || مادرزن که خوش وخوشدامن نیز گویندش. ( شرفنامه منیری ) :
بدسگال تو و مخالف تو
خشوی جنگجوی را داماد.
لغت فرس ( از حاشیه ٔبرهان قاطع ).
با وی همیشه خسرو سلطان محترم
تا احترام دارد داماد را خشو.
شمس فخری.

فرهنگ فارسی

مادر شوی یا مادر زن که خوش و خوشدامن نیز گویندش .

فرهنگ عمید

۱. مادرزن.
۲. مادرشوهر.

واژه نامه بختیاریکا

( خَشُو ) خوش آب؛ خوشان؛ حمام؛ تیمار؛ آرایش

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

خشوخشوخشوخشو
خشو/khashu/در گویش شهرستان بهاباد به معنای زیبا و جذاب است. خشو از کلمه ی خش یزدی به معنای خوش و خوب است. مثال:
نگاه کن، ببین، چقدر خشو شده.
خشو. : به زبان بوشهر ی یعنی خوشمزه
( ( آخرش تو کور باطن هم نفهمیدی میگ چیه؟خُب خر خدا همون ملخ خودمون دیگه. خشو هم یعنی خوشمزه. ) ) صادق چوبک، سنگ صبور

بپرس