خشم کردن

لغت نامه دهخدا

خشم کردن. [ خ َ / خ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بغضب آمدن. عصبانی شدن. غضبناک شدن :
قلم بطالع میمون و بخت بد رفته ست
اگر تو خشم کنی ای پسر وگر خشنود.
؟

فرهنگ فارسی

بغضب آمدن عصبانی شدن

پیشنهاد کاربران

ژک
گران کردن سر. [ گ ِ ک َ دَ ن ِ س َ ] ( مص مرکب ) ترشروئی کردن. خشم آوردن. عتاب کردن :
خداوند خرمن زیان میکند
که بر خوشه چین سر گران میکند.
سعدی.

بپرس