خشع
لغت نامه دهخدا
خشع. [ خ ُش ْ ش َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ خاشع. ( منتهی الارب ). رجوع به خاشع شود : خشعا ابصارهم یخرجون من الاجداث کانهم جراد منتشر. ( قرآن 7/54 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱۷(بار)
خشوع به معنی تذلّل و تواضع است «خشع له خشوعاً: ذلّ و تطأمن فهو خاشع...» (اقرب) راغب میگوید: خشوع به معنی ضراعة و تذلّل است و اکثر استعمال آن در جوارح است چنانکه اکثر استعمال ضراعة در تذلّل و تواضع قلبی است. در مجمع ذیل آیه 45 بقره آمده: خشوع و تذلّل و اخبات نظیر هم اند و ضدّ خشوع تکبّر و خودپسندی است و خشوع و خضوع قریب المعنی اند مگر آنکه خضوع در تواضع بدنی و اقرار به خدمت و خشوع در تواضع صدا و چشم است و اصل مادّه از نرمی و آسانی است. راغب در مادّه خضع، خضوع و خشوع را در معنی یکی دانسته و میان آن دو فرقی قائل نیست. جوهری نیز در صحاح چنین گفته است. در قاموس از جمله معانی آن، سکون و فروتنی شمرده شده است . نا گفته نماند: آنچه مسلم است این است که خشوع به معنی تذلّل و تواضع است و آن با سکوت و آرامی و اطاعت و سر به زیر انداختن قابل جمع و تطبیق است. و امّا راجع به تذلّل قلبی یا جوارحی و به عبارت دیگر راجع به تذلّل درونی و بیرونی، بنا بر تصریح قرآن در هر دو به کار میرود و رفته است. مثل آیا برای مؤمنان وقت آن نرسیده که دلهایشان به یاد خدا و آن حقی که نازل شده خاشع و متواضع شود. در این کریمه چنانکه میبینیم خشوع در تواضع قلبی به کار رفته است. صداها برای مذلّت در پیشگاه خدا، بیفتد و آرام میشود و جز صدای حفیف نشنوی. ، و در این سه آیه در تواضع و تذلّل بیرونی استعمال شده است . * «مِنَ الذُلِّ» بیان «خاشعین» است یعنی این خشوع و فروتنی در اثر ذلّت و زبونی است معنی آیه چنین میشود: آنها را میبینی به عذاب نزدیکانش کنند در حالیکه از ذلّت آرام اند و از گوشه چشم مینگرند. نا گفته نماند: خشوع در قرآن صفت موجودات جامد نیز آمده مثل و مثل . آیه اوّل میفهماند که کوهها نسبت به خدا با شعور و درک اند و اگر قرآن به آنها نازل میشد از ترس خدا فروتنی و اطاعت میکردند چنانکه در آیه نسبت خشیت به سنگ داده شده است. و در آیه دوّم منظور از خشوع آرام و بی حرکت بودن است یعنی: از جمله نشانههای خدا آن است که زمین را آرام و بی حرکت میبینی و چون آب بر آن نازل کردیم حرکت میکند و میآید...
خشوع به معنی تذلّل و تواضع است «خشع له خشوعاً: ذلّ و تطأمن فهو خاشع...» (اقرب) راغب میگوید: خشوع به معنی ضراعة و تذلّل است و اکثر استعمال آن در جوارح است چنانکه اکثر استعمال ضراعة در تذلّل و تواضع قلبی است. در مجمع ذیل آیه 45 بقره آمده: خشوع و تذلّل و اخبات نظیر هم اند و ضدّ خشوع تکبّر و خودپسندی است و خشوع و خضوع قریب المعنی اند مگر آنکه خضوع در تواضع بدنی و اقرار به خدمت و خشوع در تواضع صدا و چشم است و اصل مادّه از نرمی و آسانی است. راغب در مادّه خضع، خضوع و خشوع را در معنی یکی دانسته و میان آن دو فرقی قائل نیست. جوهری نیز در صحاح چنین گفته است. در قاموس از جمله معانی آن، سکون و فروتنی شمرده شده است . نا گفته نماند: آنچه مسلم است این است که خشوع به معنی تذلّل و تواضع است و آن با سکوت و آرامی و اطاعت و سر به زیر انداختن قابل جمع و تطبیق است. و امّا راجع به تذلّل قلبی یا جوارحی و به عبارت دیگر راجع به تذلّل درونی و بیرونی، بنا بر تصریح قرآن در هر دو به کار میرود و رفته است. مثل آیا برای مؤمنان وقت آن نرسیده که دلهایشان به یاد خدا و آن حقی که نازل شده خاشع و متواضع شود. در این کریمه چنانکه میبینیم خشوع در تواضع قلبی به کار رفته است. صداها برای مذلّت در پیشگاه خدا، بیفتد و آرام میشود و جز صدای حفیف نشنوی. ، و در این سه آیه در تواضع و تذلّل بیرونی استعمال شده است . * «مِنَ الذُلِّ» بیان «خاشعین» است یعنی این خشوع و فروتنی در اثر ذلّت و زبونی است معنی آیه چنین میشود: آنها را میبینی به عذاب نزدیکانش کنند در حالیکه از ذلّت آرام اند و از گوشه چشم مینگرند. نا گفته نماند: خشوع در قرآن صفت موجودات جامد نیز آمده مثل و مثل . آیه اوّل میفهماند که کوهها نسبت به خدا با شعور و درک اند و اگر قرآن به آنها نازل میشد از ترس خدا فروتنی و اطاعت میکردند چنانکه در آیه نسبت خشیت به سنگ داده شده است. و در آیه دوّم منظور از خشوع آرام و بی حرکت بودن است یعنی: از جمله نشانههای خدا آن است که زمین را آرام و بی حرکت میبینی و چون آب بر آن نازل کردیم حرکت میکند و میآید...
wikialkb: ریشه_خشع
پیشنهاد کاربران
خشع یعنی رام شدن بیش ازحد یعنی ای انسان اگر پیام خدا برای کوهها می بود شما می دیدید که این کوهها در مقابل عظمت خدا از شدت آن به ذرات خیلی خیلی ریز در می آمدن یعنی خیلی ریز میشدن حال به انسان نگاه کن درکش وفهمش از کوه کمتر می تواند باشد