خشخاش کردن

لغت نامه دهخدا

خشخاش کردن. [ خ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ریزه ریزه کردن. ( از برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). ریزریز کردن. بسیار خرد کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
برگرفت آن آسیا سنگ و بزد
بر مگس تا آن مگس واپس خزد
سنگ روی خفته را خشخاش کرد
وین مثل برجمله عالم فاش کرد
مهر ابله مهر خرس آمد یقین
کین او مهر است و مهر اوست کین.
مولوی.

فرهنگ فارسی

ریزه ریزه کردن ریز ریز کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس