خشتی
/xeSti/
مترادف خشتی: ساخته شده از خشت، مربع، چهارگوشه، قطع کتاب، نوعی یقه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
خشتی. [ خ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در صدهزارگزی خاور کنگان و 8 هزارگزی شمال راه مالرو اشکنان به پس رودک. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری. آب آن از چاه و قنات و محصول آن غلات و پیاز و تنباکو و خرما و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).
خشتی. [ خ ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان چناررود بخش آخوره شهرستان فریدن. واقع در چهل و پنج هزارگزی جنوب خاوری آخوره. این ده در کوهستان قرار دارد و محلی است سردسیر. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت وراه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).
فرهنگ فارسی
دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع در صد هزار گزی خاور کنگان و ۸ هزار گزی شمال راه مالرو اشکنان به پس رودک .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ویژگی یکی از قطع های کتاب: قطع خشتی.
۳. دارای شکل یا نقش مربع: کاغذ خشتی.
۴. (اسم ) از طرح های قالی: قالی خشتی.
دانشنامه عمومی
خشتی (لامرد). خشتی، روستایی از توابع بخش علامرودشت شهرستان لامرد در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان علامرودشت قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷۷ نفر ( ۳۴ خانوار ) بوده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا در دهستان علامرودشت قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷۷ نفر ( ۳۴ خانوار ) بوده است.

wiki: خشتی (لامرد)
دانشنامه آزاد فارسی
خِشْتی
خِشْتیاز گویش های فارسی (استان فارس) که مردم منطقة خشت واقع در شهرستان کازرون بدان سخن می گویند. تغییر و تبدیل آوایی: تبدیل /-e/ پایانی به /a/ در poxta «پختِه»، kuma «اتاقک/کومِه»، تبدیل /u/ به /i/ در bidan «بودن»؛ گرفتن پایانة /-e/ در صرف فعل مضارع برای سوم شخص مفرد که همانند لهجة فارسی تهرانی است؛ تبدیل /b/ به /v/ در va «به» ، retav «رطب»؛ همچنین تبدیل /b/ به /p/ در: sap «اسب»، تبدیل خوشة /-st-/ به /-ss-/ در hasse «هسته (خرما)»؛ در خشتی صفت بعد از موصوف می آید مانند، sagzardu «سگِ زرد»؛ مضاف قبل از مضاف الیه قرار می گیرد. نشانة مصدری -an است. aspidan، «ماندن»، bidan؛ برخی از واژه های خِشتی: kofa «کُلاه»، penja «انگشت»، tar «جوان»، tong «تنة نخل»، kolik «کوزة لعابدار»، i «این»، so «سه»، koru «کوتاه» و kalu «دیوانه».
خِشْتیاز گویش های فارسی (استان فارس) که مردم منطقة خشت واقع در شهرستان کازرون بدان سخن می گویند. تغییر و تبدیل آوایی: تبدیل /-e/ پایانی به /a/ در poxta «پختِه»، kuma «اتاقک/کومِه»، تبدیل /u/ به /i/ در bidan «بودن»؛ گرفتن پایانة /-e/ در صرف فعل مضارع برای سوم شخص مفرد که همانند لهجة فارسی تهرانی است؛ تبدیل /b/ به /v/ در va «به» ، retav «رطب»؛ همچنین تبدیل /b/ به /p/ در: sap «اسب»، تبدیل خوشة /-st-/ به /-ss-/ در hasse «هسته (خرما)»؛ در خشتی صفت بعد از موصوف می آید مانند، sagzardu «سگِ زرد»؛ مضاف قبل از مضاف الیه قرار می گیرد. نشانة مصدری -an است. aspidan، «ماندن»، bidan؛ برخی از واژه های خِشتی: kofa «کُلاه»، penja «انگشت»، tar «جوان»، tong «تنة نخل»، kolik «کوزة لعابدار»، i «این»، so «سه»، koru «کوتاه» و kalu «دیوانه».
wikijoo: خشتی
پیشنهاد کاربران
خشتی یعنی جایگاه یا مکانی که خشت زده می شود .
نقل هست از فتح الله ابن ملاعوض ابن ذوالفقار که از باجناق خود غلامرضا سیف الله مهد ذوالفقار ذکر شده است در نزدیکی ملک غلامرضا زمینی در دهنه رودخانه شور وجود داشت که یکی از بزرگان کهنابون افراد زیادی را جمع کرده بود و مبادرت به زدن خشت خام با گل رس می نمودند .
... [مشاهده متن کامل]
و این مکان در حاضر معروف هست به خشتی سه شنبه اقتداری که از ایشان فرزندی بنام دادمراد اقتداری زاده شد که هم فرهنگی بود هم ریس خانه شورای حل اختلاف همانند ابوی خود که در کنار حاج محمدرضاخان مالکی در خانه انصاف بودند در دوران رضا شاه پهلوی
واژه خشتی را الان تبدیل به املاکی نمودند که دادمراد ، جواد ، اسفندیار ، محمد و علی و رضا اقتداری و احمد بشکار زحمات زیادی کشیدند تا خشتی قدیم را به املاک خشتی مبدل نمودند
محمود احمدی. محقق واژه ها محلی جیرفت
نقل هست از فتح الله ابن ملاعوض ابن ذوالفقار که از باجناق خود غلامرضا سیف الله مهد ذوالفقار ذکر شده است در نزدیکی ملک غلامرضا زمینی در دهنه رودخانه شور وجود داشت که یکی از بزرگان کهنابون افراد زیادی را جمع کرده بود و مبادرت به زدن خشت خام با گل رس می نمودند .
... [مشاهده متن کامل]
و این مکان در حاضر معروف هست به خشتی سه شنبه اقتداری که از ایشان فرزندی بنام دادمراد اقتداری زاده شد که هم فرهنگی بود هم ریس خانه شورای حل اختلاف همانند ابوی خود که در کنار حاج محمدرضاخان مالکی در خانه انصاف بودند در دوران رضا شاه پهلوی
واژه خشتی را الان تبدیل به املاکی نمودند که دادمراد ، جواد ، اسفندیار ، محمد و علی و رضا اقتداری و احمد بشکار زحمات زیادی کشیدند تا خشتی قدیم را به املاک خشتی مبدل نمودند
محمود احمدی. محقق واژه ها محلی جیرفت
نوعی از کاشی چهار گوش با هفت رنگ متفاوت که از پیوند آنها در کاشیکاری نقش و نگارهای زیبا پدید می آید. نام دیگر آن کاشی هفت رنگ است.
لوزی