خشای

لغت نامه دهخدا

خشای. [ خ ُ ] ( نف مرکب ) خوش آینده. خوش کننده. ( برهان قاطع ) :
خشای شهریار مشرق شمس الدین علی
خسروی ظالم کش عاجزخشای.
حکیم نزاری ( ازجهانگیری ).

فرهنگ فارسی

خوش آینده خوش کننده

پیشنهاد کاربران

پهلوان نیز می شود، مانند نام خشایار که می شود:
فرمانده یا شاه پهلوانان

بپرس