خسوء

لغت نامه دهخدا

خسوء. [ خ ُ س ُ ] ( ع مص )راندن سگ. || دور شدن سگ و رفتن. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( از لسان العرب ). || دور شدن. ( ترجمه علامه جرجانی ). || خیره شدن چشم. ( از تاج العروس ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از لسان العرب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس