خسرگانی

لغت نامه دهخدا

خسرگانی. [ خ ُ س ُ رَ / رِ ] ( حامص ) ختون. ( از منتهی الارب ). مُصاهَرَت. ( از منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس