( خسروآئین ) خسروآئین. [ خ ُ رَ / رُو ] ( ص مرکب ) به آئین شاهان. بطرز پادشاهان. بطریق ملکان : پسر زاد از این دختران اردوان یکی خسروآئین روشن روان.فردوسی. || ( ق مرکب ) چون پادشاهان عملی را انجام دادن : به ایوانها تخت زرین نهادبرو جامها خسروآئین نهاد.فردوسی.