خستیدن

لغت نامه دهخدا

خستیدن. [ خ َ دَ ] ( مص ) خَستَن. ( از ناظم الاطباء ) ( شعوری ج 1 ص 375 ).

پیشنهاد کاربران

آقای نقدی بنده خدا از زندگیش گذاشته که برای ما فرهنگ فارسی فراهم کنه شما نمیتونی به خاطر چارتا اشتباه که مسلمن هم خودخواسته نبوده ناسزا بکشی بر اول و اخر طرف! شما هم بیای بیش از ۱۰جلد کتاب بنویسی خطر اشتباه هست به هرحال!