خستوان

لغت نامه دهخدا

خستوان. [ خ ُ ت ُ ] ( اِ ) اقرارکنندگان. اعتراف کنندگان. معترف شدگان . ( برهان قاطع ). ج ِ خستو. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اقرار کنندگان اعتراف کنندگان

پیشنهاد کاربران

اعتراف گر
خُستُوان بود: معترف و اعتراف گر بود که. . .

بپرس