خسته خانه
/xastexAne/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
نوانخانه، خسته خانه، گداخانه
نوانخانه، خسته خانه، پناه، تیمارستان، بستگاه، گریزگاه، پناه گاه
منزل، نوانخانه، خسته خانه، بیمارستان، اسایشگاه
خسته خانه
خسته خانه
خسته خانه، گداخانه، دار المساکین، خانه شهری
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید