دیکشنری
مترجم
بپرس
خسته حال
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خسته حال. [ خ َ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) بدبخت. پریشان. زار. || غمناک. مهموم.
فرهنگ فارسی
دلتنگی غمناکی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها