دیکشنری
مترجم
بپرس
خستنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خستنده. [ خ َ ت َ دَ / دِ ] ( نف ) جارح. ( یادداشت بخط مؤلف ). مجروح کننده. جرح زننده.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها