دیکشنری
مترجم
بپرس
خسانده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خسانده. [ خ ِ دَ / دِ ] ( ن مف ) خیسانیده و نقوع ودر داروها بیشتر استعمال کنند. ( از ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها