خسارت زدن

مترادف ها

hurt (فعل)
تیر کشیدن، ازردن، اذیت کردن، خسارت وارد کردن، اسیب زدن، خسارت زدن، خسارت رساندن، خسارت وارد اوردن، جریحه دار کردن، بدرد آوردن، ازار رساندن

damage (فعل)
ضایع کردن، عیب دار کردن، خسارت وارد کردن، خسارت زدن، خسارت رساندن، زیان زدن، معیوب کردن، لطمه زدن به، خسارت وارد اوردن

harm (فعل)
خسارت وارد کردن، خسارت زدن، خسارت رساندن، خسارت وارد اوردن، صدمه زدن، اسیب رساندن

damnify (فعل)
خسارت زدن، خسارت وارد اوردن، صدمه زدن

فارسی به عربی

ضرر

پیشنهاد کاربران

برابر پارسی= زیان زدن، زیان آوردن
خسارت وارد کردن
لطمه وارد آوردن

بپرس