[ویکی الکتاب] معنی
خِزْیٌ: خواری و هر پستی دیگری است که آدمی از آن شرم داشته باشد
معنی
لَا تُخْزِنَا: خوار و رسوایمان نکن(خزی : هر پستی که انسان از آن شرم داشته باشد)
معنی
نَخْزَیٰ: که خوار و رسوا شویم (از خزی به معنی :خواری و هر پستی دیگری است که آدمی از آن شرم داشته باشد )
معنی
یُخْزِیَ: که خوار کند - که زبون و رسوا کند (خزی: خواری و هر پستی دیگری است که آدمی از آن شرم داشته باشد)
معنی
یُخْزِیهِ: او را خوار می کند - او را زبون و رسوا می کند (خزی: خواری و هر پستی دیگری است که آدمی از آن شرم داشته باشد)
معنی
یُخْزِیهِمْ: آنان را خوار می کند - آنان را زبون و رسوا می کند (خزی: خواری و هر پستی دیگری است که آدمی از آن شرم داشته باشد)
معنی
یُخْزِهِمْ: تا آنان را خوار کند -تا آنان را زبون و رسوا کند (خزی: خواری و هر پستی دیگری است که آدمی از آن شرم داشته باشد.جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای شرط قبل از خود می باشد)
ریشه کلمه:
خزی (۲۶ بار)
«خِزْی» در لغت به معنای شکستی است که به انسان وارد می شود، خواه به وسیله خودش باشد یا دیگری و هر گونه رسوایی و ذلت فوق العاده ای و فضاحت را شامل می شود; زیرا در اصل به معنای دور ساختن است و سپس به معنای «شرمندگی» آمده است (گویی لوط می خواهد بگوید: مرا در برابر این میهمان ها شرمنده و از آنها دور نسازید).
خواری. اصل آن ذلّتی است که شرمساری میآورد (اقرب) برای آنهاست در دنیا خواری مخصوص و در آخرت عذابی بزرگ. و نیز همان است که گاهی به لفظ هون آمده است مثل آیا با خواری و زبونی آن دختر را نگاه دارد یا در خاک مدفونش کند و مثل هر که خدا خوارش کند محترم دارندهای نخواهد داشت . خزی گاهی به معنی شرم آمده و مصدر آن خزایة (به کسر اوّل) است چنانکه در اقرب و مفردات تصریح کرده، در نهج البلاغه خطبه 104 آمده: «وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ غَیْرَ خَزایا وَ لا نادِمین» خزایا جمع خزیان به معنی شرمنده و خجل است یعنی: ما را در زمره آن حضرت در حالیکه شرمنده و پشیمان نیستیم محشور فرما. ولی در قرآن مجید پیوسته به معنی خواری به کار رفته است و فقط در آیه مرا درباره میهمانم شرمنده و خجل نکنید آیا در میان شما مرد کاملی نیست؟ و نیز در آیه و در آیه شاید مراد از خزی عذاب و یا زبونی باشد که ناشی از عذاب است. افعال این مادّه در قرآن از ثلاثی مجرّد و باب افعال هر در به کار رفته است مثل و مثل و نیز اسم تفضیل و اسم فاعل آمده است نحو و نحو . و اینکه خزی را فضیحت و عذاب و عار و غیره گفتهاند همه آنها اسباب خزی و زبونیاند.