خزعبلات
/xoza~balAt/
مترادف خزعبلات: سخنهای بیهوده، سخنان پوچ، لاطائلات، مضحکه ها، اراجیف، یاوه ها، یاوه سرایی ها
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
یعنی همان شِرُ وِر
یعنی همون چرت و پرت یا حرفایی که تموم نمیشن و بی معنی و بی سر و ته هستن
داری چیکار میکنی ابادیس
دیگه شدی تبلغیس
دیگه شدی تبلغیس
حرف های پوچ
سخنان بیهوده
سخنان یاوه
سخنان مزخرف
حرف های یه من غاز
سخنان یاوه
سخنان مزخرف
حرف های یه من غاز
سخنان پوچ
حرفهای بیهوده
سخنان بی سر و ته
حرفهای بیهوده
سخنان بی سر و ته
خزعبلات
سخنهای بیهوده
حرفهای پوچ وبی معنی
سخنهای بی سر و ته
سخنهای بیهوده
حرفهای پوچ وبی معنی
سخنهای بی سر و ته
معنی خزعبلات = سخنهای بیهوده، سخنان پوچ، لاطائلات، مضحکه ها، اراجیف، یاوه ها، یاوه سرایی ها. حرفهای پوچ و داستان های غیر معمول و غیر باور
حرفهای بیهوده و بی سر و ته
اراجیف
پرت وپلا
مزخرفات
مزخرفات
همون دریوری
همون چرت و پرت
چرندیات
جمع خزعبل. سخن بیهوده و مضحک. لاطایل. ( فرهنگ فارسی دکتر محمد معین )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)