خَزَران
(یا: خَزَرها) قوم اوراسیایی، از اقوام قدیمی شمال قفقاز و بخشی از حوزۀ سفلای رودخانۀ ولگا. به گفته ای، با ملاحظۀ وسعت مفهوم واژۀ ترک و کاربرد عمومی آن، خزران نیز از اقوام ترک بوده و احتمالاً منشأ اویغوری داشتند. بیشتر جغرافی نویسان مسلمان متقدم، خزرها را یا ترک خوانده اند، یا از جملۀ اقوامی دانسته اند که به ترکان نزدیک اند و برای تشخیص گروه های اصلی آنان کلمات سیاه و سفید را به کار برده اند که در میان اقوام ترک معمول بود. به نوشتۀ اسطخری، زبان خزران مانند زبان ترکان بود و هیچ قوم دیگری آن زبان را نمی دانستند. خزران از قرون ۲ـ۳م در اوراسیا ظاهر شدند. اینان غالباً متحد دولت روم و مخالف ساسانیان بودند. چند سالی مطیع آتیلا شدند و در نیمۀ دوم قرن ۵م از قفقاز گذشتند و بخشی از قلمرو ساسانیان را اشغال کردند. قباد، برای جلوگیری از تکرار حملات آنان شهر دربند را احیا کرد و انوشیروان دیوار معروف دربند را ساخت. داستان معروف سریر خاقان خزر در بیستون که اعتباری همانند سریر امپراتوران چین و روم داشت، حاکی از اهمیت آن قوم در عصر ساسانیان بود. خزران در جریان جنگ های هراکلیوس اول (۶۱۰ـ۶۴۱م)، با خسروپرویز، ۴۰ هزار نفر از جنگجویان خود را روانۀ آذربایجان کردند. اینان پس از ویرانی های بسیار به خزریه بازگشتند. خزران پس از پیروزی بر مسلمانان در ۳۲ق/۶۵۳م و جلوگیری از پیشروی های آنان، نزدیک ۷۰ سال فارغ از خطر دشمنان جدید، به توسعۀ قلمرو خویش پرداختند. آنان در این مدت، برطاس های اورال ـ ولگا و بلغارهای غربی و آلان های قفقاری و روس های جنوبی را به اطاعت خود درآوردند و دریای آزوف را کاملاً در اختیار گرفتند و استحکامات خود را در شبه جزیرۀ کریمه برپا کردند، اما پس از این، بار دیگر در معرض حملات مسلمانان قرار گرفتند و از ۱۰۴ق/۷۲۲ـ۷۲۳م تا ۱۱۹ق/۷۳۷م چندین بار مغلوب شدند و حتی در ۱۱۹ق، شروط مروان بن محمد را برای مصالحه که متضمن اسلام آوردن خزران بود، به اجبار پذیرفتند و خاقان خزران چند صباحی را در مسلمانی گذرانید. جنگ میان امویان و عباسیان و سقوط خلافت اموی سبب شد تا خزران، تعهدات سابق خود را ترک کنند و در زمانی که هنوز مبهم است (در فاصلۀ میان سال های ۱۲۲ـ۱۸۲ق/۷۴۰ـ۷۹۸م) به دیانت یهودی روی آورند. خاقان خزران در سال های خلافت هارون الرشید، یهودی بود. با این همه، تدین به دیانت یهودی، هنوز از خانواده و طایفۀ خاقان و گروه هایی از برجستگان خزری فراتر نرفته و تودۀ خزران، غالباً مسلمان و مسیحی و بت پرست بودند. در شهر اتل، پایتخت خزران، در کنار ولگا معتقدان ادیان گوناگون در صلح کامل می زیستند. مسلمانان در این شهر ۳۰ مسجد داشتند و بیشتر ساکنان نیمۀ شرقی آن را مسلمانان تشکیل می دادند. اینان یا از سرزمین های اسلامی آمده بودند و در سازمان اداری و نظامی دولت خزران اشتغال داشتند، یا خزرانی بودند که به دلخواه خود مسلمان شده بودند. دولت یهودی خزران با فراز و نشیب هایی همچون شکست از دولت بیزانس و پیشروی بجناک ها، قلمرو خود را تا نیمۀ دوم قرن ۴ق/۱۰م حفظ کرد، اما پس از تشکیل نخستین دولت روس در کیف (حدود ۸۷۰ـ۸۸۰م/۲۵۶ـ۲۶۶ق) دامنۀ قلمرو دولت خزران به تدریج کاهش یافت. سویاتوسلاو دلاور (۹۶۲ـ۹۷۲م/۳۵۱ـ۳۶۱ق)، پادشاه معروف کیف، در ۹۶۵م/۳۵۴ق دژ سارکل از استحکامات اصلی خزران در کنار رودخانۀ دن را ویران کرد و آنان را از غرب دن بیرون راند. به عقیدۀ بسیاری از مورخان امروزی، انهدام دژ سارکل و سقوط دولت خزران همزمان با هم بوده است، اما بعضی از مورخان، در برخی از حوادث بزرگ تاریخ نخستین دولت روسیه، نظیر حضور خزران در لشکرکشی شاهزاده مستیلاو بر ضد برادرش یاروسلاو خردمند در ۱۰۲۳م/۴۱۴ق و نقش خزران تموتراکان (شبه جزیره ای در سمت شرقی تنگۀ کرچ ـ دریای آزوف) در اسارت شاهزاده اولگ، ظاهراً از مخالفان مهم دولت روم شرقی، و انتقال او به قسطنطنیه در ۱۰۷۹م/۴۷۱ق، نشانه هایی از حضور دولت کوچک شدۀ خزران یهودی را می بینند که ظاهراً تا قرن ۱۳م/۷ق و پیش از حملۀ مغولان دوام آورده بود. این احتمال با ملاحظۀ وسعت تصرفات قپچاق ها در اوراسیا و نام گذاری تمام آن سرزمین به دست قپچاق در میانۀ قرن ۵ق/۱۱م تا حدودی منتفی می نماید. به هر تقدیر، حضور مؤثر خزران یهودی در بعضی حوادث آن سرزمین انکارناپذیر است. انقراض قطعی دولت خزران یهودی سبب مهاجرت وسیع آنان به مناطق مختلف شرق و مرکز اروپا شد و دوام و انتشار یهودیت را در اروپا به همراه آورد. ستارۀ داوود، که امروزه نماد رژیم اشغالگر قدس است، نشان سلطنت خزرها بود.