خزبا

لغت نامه دهخدا

خزبا. [ خ ِ ] ( ع اِ ) مگسی که در مرغزارها باشد. ( از اقرب الموارد ) ( از لسان العرب ) ( از منتهی الارب ). خزباء. رجوع به خزباء شود. || بانگ مگس. ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ) ( از البستان ). خازباز. ( یادداشت بخط مؤلف ). خزباء. || علتی است که در گردن شتر یا مردم عارض شود. خزباء. || نام دو گیاه. ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ). خزباء. || گربه. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس