خزانی. [ خ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به خزان و پائیز. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت بخط مؤلف ) : آب انگور خزانی را خوردن گاه است.منوچهری.منزل فانی است قرارش مبین باد خزانی است بهارش مبین.نظامی.کدام باد بهاری وزید در آفاق که باز در عقبش نکبت خزانی نیست.سعدی.