خزاعی
/xozA~i/
لغت نامه دهخدا
خزاعی. [ خ ُ ] ( اِخ ) احمدبن نصربن هیثم از اشراف بغداد بود و جد او مالک یکی از نقباء بنی عباس بود. احمد از گروهی بود که مخالف با خلق قرآن بودند و نیز به خلیفه الواثق باﷲ طعن می زد تا آنکه به اطلاع خلیفه رسید که گروهی بر او جمع شده و بنام او امر بمعروف و نهی از منکر و نیز بر او قصد خروج دارند واثق او را بزندان انداخت و با دست خود در سامراء او را کشت و سرش را به بغداد فرستاد. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 83 ).
خزاعی. [ خ ُ ] ( اِخ ) اسودبن خزاعی. صحابی بود. ( از قاموس الاعلام ).
خزاعی. [ خ ُ] ( اِخ ) حسن بن حسین بن مصعب خزاعی یکی از بزرگان و شجعان عرب به زمان مأمون عباسی است او به خراسان مقام کرد و بعد در حال عصیان به کرمان رفت مأمون لشکری برای دستگیری او فرستاد و او را اسیر کرد و سپس از او درگذشت. او تا زمان واثق در طبرستان بود و به آنجا از جهان رفت. ( از قاموس الاعلام زرکلی ج 1 ص 224 ).
خزاعی. [ خ ُ ] ( اِخ ) حمزةبن مالک خزاعی.او از شجعان و جنگجویان عرب به زمان هادی عباسی است. در جزیره به زمان هادی قیام کرد و عامل جزیره با لشکری بجنگ او رفت بین آن دو در نزدیکی موصل جنگ درگرفت و سرانجام عامل جزیره از او شکست یافت و اموالش بغنیمت رفت. براثر این فتح کار او بالا گرفت تا آنکه دو مرد بنزد او آمدند و با او چندی مصاحبت کردند و بعد او را کشتند. ( از قاموس الاعلام زرکلی ج 1 ص 274 ).
خزاعی. [ خ ُ ] ( اِخ ) عبدالرحمن بن خلف از کاتبان ابوبکر بود در مدینه. ( از تاریخ گزیده چ لیدن ص 185 ).
خزاعی. [ خ ُ ] ( اِخ ) عمربن عبدالعزیزبن عمر خزاعی. از صحابیان بود و همه کاری بهر دو دست توانستی کردن او را بدین سبب ذوالیدین خواندند. ( از تاریخ گزیده چ لیدن صص 224 - 225 ).
خزاعی. [ خ ُ ] ( اِخ ) محمدبن واثق خزاعی. یکی از کسانی بود که به ابوالفضل جعفربن معتصم بن هرون الرشید مهدی بیعت کرد. ( تاریخ گزیده چ لیدن ص 323 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] خزاعی (ابهام زدایی). خزاعی ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اسم برای اشخاص ذیل باشد: • قبیله خزاعی، خُزاعه، از قبایل بزرگ اَزْدی یمن • دعبل خزاعی، از شعرای مشهور شیعه و در ردۀ اول شاعران عالی در دوره اول عباسی• احمد بن نصر خزاعی، از بزرگان اهل حدیث در نیمه اول قرن سوم• بدیل بن ورقاء خزاعی، از صحابه پیامبر (صلوات الله علیه) و از چهره های مؤثر در تاریخ صدر اسلام و شیخ قبیله خُزاعه• حماد بن حماد خزاعی، از اصحاب امام حسین (علیه السلام) و از شهدای کربلا• سعد بن حرث خزاعی، از اصحاب امام حسین (علیه السلام) و از شهدای کربلا• سلیمان بن صرد خزاعی، کنیه اش ابومُطَرِّف، از سران مردم عراق در سدۀ نخست هجری و از بزرگان قیام توابین• قاسم بن سلام خزاعی، فقیه، محدث، قاری و زبان شناس برجسته خراسانی
...
...
wikifeqh: خزاعی_(ابهام_زدایی)
پیشنهاد کاربران
با سلام در طبرستان یا مازندران در دوره احمدشاه. خزایی ها با خان های ستمگر می جنگیدن و بار. زور نمی رفتن و در اواخر حکومت قاجار تبعید شدن. و رفتن. از کرمانشاه به مازندران.
خزعه خزاعی خزاعله خوزیه عرب هستن. و خزایی خزل خزائی ایرانی تبار لک تبار هستن
ای مردم فامیلی خزایی خزائی را با خوزیه خزعه اشتباه نگزرید. خوزیه خزعه عرب و خزائی خزایی لک تبار
سلام عزیزان، ماطایفه خزاعیها در خوزستان در آبادان، در دو روستای منیوحی و بهمنسیر ساکن هستبم، البته عرب زبان هستین، لکن غیر عرب هم در جاهای دیگر ایران به این فامیل وجود دارد، شاید اجدادمگن یمی باشه،
اصل این فامیلی ریشه در اعراب دارد وچون در طبرستان این فامیلی زیاد هست به درستش همان نسل حسن بن حسین بن مصعب خزاعی که بعد از خروج در طبرستان سکنی گزید
این اسم ریشه عربی دارد
شاعروازعاشقان اهل بیت ع که اصل ونسب آن به دعبل خزاعی شاعر معروف در زمان امام علی بن موسی رضا ع بر میگردد.