خریله

لغت نامه دهخدا

خریله. [ خ َل ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه شهرستان سنندج ، واقع در 21 هزارگزی شمال خاوری قروه و سه هزارگزی شمال باختری محبین ، تپه ماهور، سردسیر، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و مختصری حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و در تابستان می توان اتومبیل برد. صنایعدستی زنان قالیچه و جاجیم بافی و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

پیشنهاد کاربران

خریله یا خر در کوردی به معنای اندام پر میباشد
تلفظ:خریلَ
خر و خول:اندام پر ( تلفظ ان ساکن بین "خ" و "ر" و خُل )

بپرس