دیکشنری
مترجم
بپرس
خرید و فروش کردن
معنی انگلیسی
:
merchandise
,
trade
,
traffic
,
handle
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
تجارت کردن بازرگانی کردن
پیشنهاد کاربران
خرید و فروش کردن: [عامیانه، کنایه ] بازرگانی کردن، سوداگری کردن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها