خریخه

لغت نامه دهخدا

خریخه. [ خ ِ خ َ / خ ِ ] ( اِ ) خریش است و در اصل خریشه بوده بمعنی مردم ریشخندی و مسخره و بی رتبه که در خانه خود ضبط و نسقی نداشته باشد. ( لغت محلی شوشتری نسخه خطی ).

فرهنگ فارسی

خریش است و در اصل خریشه بوده بمعنی مردم ریشخندی و مسخره و بی رتبه که در خانه خود ضبط و نسقی نداشته باشد .

واژه نامه بختیاریکا

( خِریخِه ) آدم فاسد وخرابکار
گَرت لیله هوُوِه خِریخه

پیشنهاد کاربران

خریخه ( kherikhe ) در گویش بختیاری به معنی مردی که زن خوشگل داشته و تعصب ناموسی ندارد، بی غیرت، بی تفاوت نسبت به رفتار زن و دختر

بپرس