خرکار


مترادف خرکار: پرکار، بسیارفعال، پرتحرک

متضاد خرکار: کم کار، کند، کم تحرک

معنی انگلیسی:
dogsbody, slave, workaholic

لغت نامه دهخدا

خرکار. [ خ َ ] ( ص مرکب ) آنکه بسیار کار کند بی ماندگی. سخت پرکار. آنکه بسیار کار کند و مانده نشود. ( یادداشت بخط مؤلف ). || کسی که کارش حمل هیزم و خاک کوه با الاغ و اسب باشد ( در لهجه گناباد ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه بسیار کار کند .

فرهنگ معین

(خَ ) (ص فا. ) (عا. ) آن که بسیار کار کند.

فرهنگ عمید

پرکار و قوی.

گویش مازنی

/Khar kaar/ پرکار - کسی که با خر، کرایه کشی کند

پیشنهاد کاربران

خرکار کسی است که در روستا کارهای کشاورزی را با خر انجام می دهد مثل چوپان که با گوسفند سروکار دارد

بپرس