خرچیک

لغت نامه دهخدا

خرچیک. [ خ َ ] ( اِ ) صحرای وسیع. ( فرهنگ شعوری ). کلمه دیگر در خرجیک. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
ای بر همه قحبگان گیتی سرجیک
کون تو فراختر زسیصد خرچیک.
فرالاوی.

پیشنهاد کاربران

بپرس