خرچکوک

لغت نامه دهخدا

خرچکوک. [ خ َ چ َ ] ( اِ ) دستنبو. شمامه را گویند و بعضی گویند گیاهی است که خوردن آن شیر زنان افزاید و چون از چکوک که نام گیاهی است بزرگتر است او را بدین نام خوانند و آنرا خروک نیز گویند و بعضی گفته چکوک خرفه است. ( از آنندراج ). گیاهی که خروک نیز گویند و زنان جهت زیاد شدن شیر خورند. ( از ناظم الاطباء ). شیرزا. مستعجل. بوزیدان. ( یادداشت بخط مؤلف ). رستنی باشد مانند خربزه کوچکی بغایت خوش خط و خال و الوان و خوشبوی و بعضی گویند گیاهی است که آنرا زنان بجهت زیاده شدن شیر خورند و آنرا خروک خوانند. ( از برهان قاطع ). خرچلوک. رجوع به خرچلوک شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس