خرپول

/xarpul/

مترادف خرپول: توانگر، ثروتمند، بسیار ثروتمند، صاحب مکنت، پولدار، متمول

متضاد خرپول: آس وپاس، بی پول

معنی انگلیسی:
stinking of money, stinking rich

لغت نامه دهخدا

خرپول. [ خ َ ] ( ص مرکب ) صاحب پول بسیار. ( یادداشت بخط مؤلف ). صاحب مکنت بسیار. آنکه پول زیاد فراهم آورده است و استفاده شایان از آن نتواند کرد.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) کسی که پول بسیار دارد پولدار .
صاحب پول بسیار آنکه پول زیاد فراهم آورده است و استفاده شایان از آن نتواند کرد .

فرهنگ معین

( ~. )(ص مر. ) (عا. ) پول دار، ثروتمند.

پیشنهاد کاربران

کپسول گاز. شکم تغار. ناله. ناباب. برات. گچ بری. خاکی. خرمایه
خر پول : [ عامیانه ، اصطلاح] پول دارو ثروتمند.
Bigy Rich
بسیار ثروتمند ، خر پول ، خر مایه
Kajillionaire
Kajillionaire
مایه دار ، خرمایه ،
به شخص بسیار ثروتمند و متموّل و دارایی های فراوان گفته میشود ، که به سبب زیادت مال یا جهل و دلایل مختلف نمی تواند از تمام ثروتش بهره و استفاده کافی را ببرد.
یعنی کسی که پولش اینقدر زیاد بوده که با خر جابه جاشون می کرده
اونایی که اونقدر دارن که فکر می کنن خدان
filthy rich

بپرس