خرونه

لغت نامه دهخدا

خرونه. [ خ ِ ن ِ ] ( اِخ ) نام ناحیتی بوده است در ب ِاُسی در شبه جزیره یونان که در سال 338 ق. م. جنگی بین فیلیپ پادشاه مقدونیه پدر اسکندر و آتنی ها در این نقطه اتفاق افتاد. در این نبرد فیلیپ فرماندهی جناح راست قشون خود را به اسکندر داد و معاونین ممتاز خود را هم در کنار او جا داد و فرماندهی جناح چپ را خود بعهده گرفت و باقی قشون را بمکانهایی که موافق اقتضای محل و وقت بود فرستاد. آتنی ها نیز سپاهشان را نظر بقومیت بدو قسمت ( آتنی و ب ِاُسی ) تقسیم کردند. جنگ خونین از طلیعه صبح اتفاق افتاد، در این جنگ خونین مردان بسیاری از طرفین کشته شدند. بالاخره اسکندر با شجاعت خاص مجاهدت زیاد کرد و صف دشمن را شکافت و تلفات زیاد بمردان آتنی وارد آورد ولی از آنجاکه فیلیپ نمی خواست شاهد فتح را کسی جز او به آغوش کشد با فشار زیاد جبهه آتنی را بعقب نشاند و بر اثر این جنگ هزار نفر آتنی کشته و دوهزار نفر اسیر شدند و جنگ به پیروزی فیلیپ و اسکندر خاتمه یافت و نیز بواسطه این جنگ و شکست آتنی ها لی سیک لس سردار خود را کشتند و فیلیپ در واقع پادشاه مقدونیه و تمام یونان شد. ( از تاریخ ایران باستان ص 1203 و 1204 و 1205 ).

فرهنگ فارسی

نام ناحیتی بوده است درب اسی در شبه جزیره یونان که در سال ۳۳۸ ق .م . جنگی بین فیلیپ پادشاه مقدونیه پدر اسکندر و آتنی ها در این نقطه اتفاق افتاد .

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:خرانق

پیشنهاد کاربران

بپرس