خروق
لغت نامه دهخدا
خروق. [ خ ُ ] ( ع مص ) مقیم گردیدن درخانه و جدا نشدن از آن. ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ). || ( اِ ) ج ِ خرق [ خ َ /خ ِ ]. ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به خرق [ خ َ / خ ِ ] شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید