خروسو قلا

لغت نامه دهخدا

خروسوقلا. [ خ ِ ق ُ ] ( معرب ، اِ ) غری الذهب. لحام الصاغة. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

غری الذهب لحام الصاغه

پیشنهاد کاربران

بپرس