خروء

لغت نامه دهخدا

خروء. [ خ ُ ] ( ع اِ ) ج ِ خرء. ( از منتهی الارب ). رجوع به «خرء» شود.

پیشنهاد کاربران

خروء:[ اصطلاح طب سنتی ]سرگین طیور و غیرها است.

بپرس