خرنوب نبطی. [ خ َ ب ِ ن َ ب َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثمر نبات جنس بری خرنوب است و آن دو نوع می باشد: قسمی شبیه به خرنوب شامی و خاردار و ثمرش کوچکتر و بی طعم و بسیار قابض و آن را قرظ نامند و قسمی ثمر خاریست بقدر ذرعی و شاخه های او پراگنده و خارهای او تند و ریزه و گلش سرخ و زرد و بارش شبیه بگرده کوچکی. در قزوین گیاه او را ورک نامند، و مراد از خرنوب بری و نبطی نوع اخیر است ، دردوم سرد و خشک و بسیار قابض و مقوی معده و قاطع خون هر عضوی و حابس اسهال و جهت یرقان و منع ادرار حیض و بواسیر و مضمضه و سنون او جهت درد دندان و استحکام آن و پوست بیخ نبات او قالع دندان کرم خورده است و محتاج به آلت ِ کندن نیست و چون با حنا خضاب کنند مانعسفیدی و باعث درازی موی و تقویت آن و طلای او بر بدن جهت اعیا و تقویت اعضاء مؤثر و چون خرنوب بری را کوبیده در آب بخیسانند و جامه رنگین را به او تر کنند باعث ثبات رنگ او می شود و مجربست و آب او با آب مورْد منقی اجساد است. ( از تحفه حکیم مؤمن ). ینبوت. قس. خرنوب الشوک. خرنوب المعز. ( یادداشت بخط مؤلف ).