لغت نامه دهخدا
خرمن گاه. [ خ ِ/ خ َ م َ ] ( اِ مرکب ) جای کوفتن خرمن. ( از ناظم الاطباء ). جرین. داس. بَیْدَر. ( منتهی الارب ) :
تخم تا در زمین نماند سه ماه
بر از او کی خوری به خرمنگاه ؟سنائی.
همچنین در ایام فرس آنرا کرج بوهین کره خوانده اند یعنی خرمنگاه کرج. ( از تاریخ قم ص 33 ). خبور؛ خرمنگاه گندم و مانند آن. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جایی که خرمنها را برای کوبیدن در آنجا گرد کنند محل کوفتن خرمن .
فرهنگ معین
( ~. ) (اِمر. ) جایی که کشاورزان در آن جا غلة خود را خرمن می کنند.
فرهنگ عمید
قطعه زمینی سخت و هموار در کنار مزرعه که در آنجا گندم یا جو دروشده را به وسیلۀ خرمن کوب می کوبند تا کاه از دانه جدا شود.